بیاناتی ناب از فیلسوف متأله ، حضرت آیة الله جوادی آملی

غفلت 

در فن اخلاق، غفلت به عنوان «مانع» ، و بیداری به عنوان «شرط لازم» تهذیب نفس و سیر و سلوک شمرده شده است. مقدمه واجب سیر و سلوک آن است که انسان توجه کند که «ناقص» است و باید «کامل» شود و «مسافر» است و به زاد و راحله و راهنمانیاز دارد و بدیهی است که اگر کسی غافل باشد و نداند مسافر است، در جای خود می ماند، چنانکه جناب مصلح الدین سعدی گفته است: «حرم در پیش است وحرامی در پس؛ اگر رفتی، بردی و اگر خفتی، مردی».

کسی که عازم سفر است اگر نداند که مسافر است و حرامی و راهزن در کمین اوست، اگر بخوابد، یقینا گرفتار غارت راهزنان خواهد شد و اگر نخوابد و حرکت کند، به مقصد می رسد. شیطان صریحا گفت من در کمینم: «لأقعدن لهم صراطک المستقیم» کسی که بداند مسافر است، قهرا به فکر حرکت است و اگر مسافر به فکر حرکت باشد، به فکر تحصیل زاد و توشه مطابق با مسیر و مقصد خواهد بود.

در تعبیرات دینی از کسانی که اهل سیر و سلوک نیستند به عنوان «خوابیده» یا «مست» یاد می شود. مست کسی است که «می» عقلش را پوشانده است و بنابراین، جوانی و یا مقام و غرور و مال هم از آن جهت که چهره عقل را می پوشاند و نمی گذارد انسان بیدار شود و حرکت کند مست کننده است.

به هر تقدیر، کسی که نداند «ناقص» است و کاملی باید او را تکمیل کند و یا نداند «نیازمند» است و بی نیازی باید نیازش را رفع کند و یا نداند «مسافر» است و باید حرکت کند، او در خواب است و سهمی از اخلاق ندارد و در حالت خواب هم می میرد و در همان حال او را به جایی که نمی خواهد، می برند؛ چون حرکت ضروری و یقینی است: «و ما جعلنا لبشر من قبلک الخلد أفائن مت فهم الخالدون»

هیچ کس در نشئه طبیعت، آرام نیست و نمی آرمد؛ زیرا دنیا آرامگاه نیست؛ چنانکه برزخ و قبر نیز آرامگاه نیست. این که در چهره سنگ قبر، نوشته می شود: «آرامگاه» بر اساس نسبت برزخ به دنیاست و گرنه قبر یا برزخ نیز نسبت به قیامت، آرامگاه نیست، اگر چه برزخیان تلاش اهل طبیعت و دنیا را پشت سر گذاشته اند؛ ولی در جوش و خروشند تا به «دار القرار» امن و مطلق که بهشت است برسند. در حقیقت بهشت آرامگاه است. در مناجات شعبانیه نیز در باره بیداری از خواب غفلت آمده است:

«إلهی لم یکن لی حول فأنتقل به عن معصیتک إلا فی وقت ایقظتنی لمحبتک»

خدایا! من غافل بودم و هیچ توفیق حرکت نداشتم مگر آنگاه که تو مرا بیدار کردی؛ اما برای این بیداری، تلاش و کوشش لازم است. صدای انبیا وقتی به گوش کسی برسد، او را بیدار می کند؛ حتی اگر خوابیده باشد و انبیا هم آمده اند تا مردم خوابیده را بیدار کنند، ولی اگر خواب کسی، سنگین باشد، صدای انبیا هم چنین انسان خوابیده را بیدار نمی کند. از این رو ذات اقدس خداوند به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «و ما أنت بمسمع من فی القبور» کسی که مرده یا خوابیده است سخن تو را نمی شنود تا زنده یا بیدار شود.

اما اگر کسی بیدار شود، می فهمد باید حرکت کند و اگر حرکت نکند و دو لحظه در یک حال بماند، مغبون است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «من استوی یوماه فهو مغبون»

اگر کسی دو روزش یکسان باشد، گرفتار غبن و زیان است؛ منظور از «روز» هم شبانه روز یا روز در مقابل شب نیست. بنابراین، اگر کسی دو ساعت و حتی دو لحظه اش یکسان باشد، ضرر کرده است؛ زیرا عمر خود را داده و چیزی در مقابل آن نگرفته است، ولی اگر دائما به یاد حق باشد، چنانکه قرآن کریم می فرماید: «و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال ولا تکن من الغافلین»

حتی دو دقیقه یا دو لحظه اش نیز، همسان نیست و او هر لحظه به ذات اقدس اله نزدیکتر می شود و می فهمد که هر مرتبه ای نسبت به مرتبه آینده، نقص و هر مرتبه آینده نسبت به گذشته کمال است. از این رو گفته اند: «حسنات الأبرار سیئات المقربین». بنابراین، اولین شرط برای سیر و سلوک، بیداری است. پس از بیداری و عزم بر حرکت انسان سالک در می یابد که برای حرکت، زاد و توشه، مرکب، راهنما و شناخت لازم است...